ماتمفرهنگ مترادف و متضاد۱. پرسه، سوگ، عزا، مصیبت ۲. سوگواری، عزاداری، نوحهگری ≠ عیش، سرور، عروسی ۳. اندوه، غم، غصه، حزن ≠ سرور، شادی
برافروختنفرهنگ مترادف و متضاد۱. روشن کردن، شعلهور ساختن، مشتعل ساختن ≠ خاموش کردن ۲. برافروخته شدن، به خشمآمدن، خشمگین شدن، غضبناک شدن ≠ آرامشدن ۳. سرخ شدن
تیز شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. برنده شدن، براشدن ۲. برانگیخته شدن، گوش به زنگ شدن ۳. گستاخ شدن، بیپروا گشتن ۴. مشتعل شدن، شعلهور شدن، پرلهیب گشتن ۵. پرادویه شدن
سورفرهنگ مترادف و متضاد۱. بزم، جشن، عروسی، عیش ≠ عزا، ماتم ۲. میهمانی، ولیمه ۳. ختنهسوران ۴. عروسی ۵. بارو، باره، حصار ۶. اسب سرخرنگ ۷. سول ۸. پاسور ۹. بردنورق ۱۰. اپراتورهای منطقی (ه