59 مدخل
حاوی، شامل، محتوی
تملقگو، چاپلوس، چربزبان، زبانبهمزد، سالوس، کاسهلیس، مجیزگو، مداهنهگر
چاپلوسانه، مداهنهگرانه، با چربزبانی
املاک، ضیاع، ملکها، متصرفات
امکانپذیر، شدنی، احتمالدادهشده، محتمله
احتمالاً، شاید، گویا، یحتمل ≠ یقین
حاوی، شامل، مشتمل
حایز، دربردارنده، دربرگیرنده، شامل، محتوی، مشتمل، جامع
حاوی، دربردارنده، محتوی، مشتمل
۱. دربردارنده، دربرگیرنده، شامل، مشتمل، حاوی ۲. تاوانده، تاواندهنده
متملق، چاپلوس، خودشیرین، خوشخدمت