مشاهدهفرهنگ مترادف و متضاد۱. دید، دیدار، رویت، مشاهدت، معاینه، نظارت، نظاره ۲. نظر، نگاه، نگرش ۳. دیدن، نظاره کردن، نگاه کردن، نگریستن
مشاهدفرهنگ مترادف و متضاد۱. شهادتگاهها، مقبرههای شهیدان، مشهدها، زیارتگاهها ۲. تجلیگاه، تجلیگه ۳. کشف، شهود
سعیفرهنگ مترادف و متضاد۱. اهتمام، تقلا، تلاش، جد، جهد، کوشش، مجاهده، مساعی ۲. کوشیدن، کوشش کردن، اهتمام ورزیدن ≠ اهمال ورزیدن، سستی کردن ۳. آهنگ، قصد