مسکینفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیبضاعت، بیچاره، بینوا، خاکسار، تنگدست، درویش، راجل، فقیر، محتاج، مفلس، تهیدست، بیچیز ≠ توانگر ۲. درمانده، عاجز، ناتوان
مساکینفرهنگ مترادف و متضادبیبضاعتها، بیچارگان، بینوایان، تهیدستان، فقیران، فقرا، مسکینان، مسکینها ≠ اغنیا، ثروتمندان
بیچارهفرهنگ مترادف و متضاد۱. بینوا، تهیدست، محتاج، مستمند، مسکین، نیازمند ≠ بینیاز، دارا ۲. درمانده، ذله، عاجز، فرومانده، لاعلاج، مستاصل، ناچار ۳. بدبخت، بیسامان، فلکزده، نامراد ≠ خوشبخت
تنگدست، تنگدستفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیبضاعت، بیچیز، تنگعیش، تهیدست، فقیر، محتاج، مسکین ۲. پریشانحال، مضطر ≠ غنی، منعم، گشادهدست