مساحت کردنفرهنگ مترادف و متضاداندازه گرفتن، مساحی کردن، مساحت گرفتن، اندازهگیری کردن، مساحتگیری کردن، پیمودن
مرعوب شدنفرهنگ مترادف و متضادبیمناکشدن، متوحش شدن، هراسان گشتن، سراسیمهشدن، وحشت کردن، به وحشت افتادن