ماندهفرهنگ مترادف و متضاد۱. الباقی، باقی، باقیمانده، بقیه، تتمه ۲. تفاوت ۳. دنباله ۴. بازمانده، خسته، درمانده، عاجز، فرسوده، کوفته ۵. مقیم ۶. باقی ۷. بیات
مانده شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. از پاافتادن، خسته شدن، کوفته شدن ۲. عاجز شدن، درمانده شدن ۳. از کار افتادن، ناتوان گشتن
مسندفرهنگ مترادف و متضاد۱. اسناددادهشده، نسبتداده شده ۲. محمول، محکومبه ۳. مجموعه مدون احادیث ۴. ≠ مسندالیه
مسندفرهنگ مترادف و متضاد۱. اورنگ، تخت، تکیهگاه، سریر، عرش، کرسی ۲. بالش، پشتی، پیشگاه ۳. جاه، مرتبه، مقام ۴. خبر ۵. محکومبه، محمول، مسند
مسندفرهنگ مترادف و متضاد۱. اسناددادهشده، نسبتداده شده ۲. محمول، محکومبه ۳. مجموعه مدون احادیث ۴. ≠ مسندالیه
مسندفرهنگ مترادف و متضاد۱. اورنگ، تخت، تکیهگاه، سریر، عرش، کرسی ۲. بالش، پشتی، پیشگاه ۳. جاه، مرتبه، مقام ۴. خبر ۵. محکومبه، محمول، مسند