10 مدخل
۱. تفنگدار، تفنگچی، سلاحدار، شمخالچی ≠ غیرمسلح ۲. مجهز
۱. بریدن گوش یا بینی ۲. شکنجه، عقوبت ۳. آفت
اصلاحگر، اصلاحکننده، خیراندیش، خیرخواه، صالح، صلاحاندیش، نیکوکار ≠ مفسد
بتون مسلح
سلاح پوشانیدن، مسلح کردن ≠ خلع سلاح کردن
زرهپوش، سلاحدار، مسلح
تفنگدار، سلاحدار، مسلح ≠ غیرمسلح، نامسلح
بندقچی، بندقی، تفنگچی، تفنگدار، سلاحدار، مسلح