29 مدخل
۱. آتو، آویزگاه، بهانه، دستاویز، گزک ۲. سند، وسیله
بهانه کردن، دستاویز ساختن، دستاویز قرار دادن
۱. متوسل، توسلجو ۲. متشبث، دستاویزجو
۱. متوسلشدن، توسل جستن ۲. دستاویز جستن، متشبثشدن، وسیله قرار دادن
عزاخانه، غمکده، ماتمکده، محنتسرا
عزاخانه، غمکده، ماتمسرا، محنتسرا
دستاویز کردن، دستاویز قرار دادن، مستمسک قرار دادن
۱. ورقبرنده ۲. بهانه، دستاویز، مستمسک
۱. اعتذار، ایراد، تمسک، دستاویز، عذر، گزک، مستمسک ۲. مناسبت
۱. اسلحه، جنگافزار، سلاح ۲. بهانه، دستاویز، مستمسک ۳. ابزاررویارویی
بهانه، توسل، حربه، عذر، گزک، مستمسک