25 مدخل
خاورشناس، شرقشناس، مشرقشناس ≠ مستغرب
غرق، غرقه، غوطهور، مجذوب
۱. غرق شدن، فرو رفتن ۲. غوطهور شدن ۳. سرگرم شدن ۴. مجذوب شدن
چشمبهراه، درصدد، چشمانتظار، مترصد، مراقب، منتظر، نگرنده
محتمل، شدنی، منتظره ≠ غیرمترقبه
۱. پیشرو، ترقیخواه ۲. توسعهیافته، راقی، راقبه ≠ عقبافتاده، عقبمانده
شرقشناس، مستشرق ≠ غربشناس، مستغرب
خاورشناس، مستشرق
۱. مستغرق ۲. غرق، غریق، فرورفته، مغروق
۱. خفه، غرقه، غریق، غوطه، فرورفته، مستغرق ۲. گرفتار ۳. شیفته، مجذوب
غرق، غرقه، غوطهور، فرورفته، مستغرق