12 مدخل
زودگذر، شتابزده، شتابناک، عجول
آشکار، تابان، جلوهگر، روشن، ظاهر، نمایان
نمایان شدن، تجلی یافتن، جلوهگر شدن
فانی، مستعجل، موقت، موقتی ≠ دیرپا
شتابان، شتابناک، عجول، مستعجل ≠ صبور
جلد، شتابان، شتابزده، عجول، مستعجل ≠ صابر
۱. جلوه کردن، جلوهگر شدن ۲. ظاهر شدن، متجلی شدن
آشکار، پدیدار، پدید، پیدا، ظاهر، متجلی، منجلی، نمایان