مستبدفرهنگ مترادف و متضاداستبدادگرا، خودخواه، خودرای، خودسر، خودکامه، دیکتاتورماب، دیکتاتورمنش، زورگو، قلدر، لجوج، مطلقالعنان، استبدادطلب، یکدنده، ≠ دموکرات، دموکراتمنش، مردمگرا
بقاعفرهنگ مترادف و متضاد۱. امکنه متبرکه، بقعهها، بقع، زیارتگاهها، مزارها، مکانهای متبرک ۲. امکنه، محلها، جاها، مکانها ۳. تکیهها، خانقاهها، صوامع، صومعهها