مساعدفرهنگ مترادف و متضاد۱. سازگار، مطلوب، مناسب، موافق ۲. معاضد، یار، یاور ۳. همبازو، همراه ≠ نامساعد
دستگیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. اسیر، بازداشت، توقیف، گرفتار ۲. مددکار، مساعد، یار، یاور ۳. پیر، قطب، مراد، مرشد