مزه پراندنفرهنگ مترادف و متضاد۱. مزهریختن، جوک گفتن، لطیفه گفتن، مزهپراکنی کردن، مزهپرانی کردن، مزه انداختن ۲. شوخطبعی کردن، خوشطبعی کردن
چشیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. خوردن، مزه کردن، مزیدن ۲. ذوق ۳. چشش ۴. آزمودن، تجربه کردن ۵. احساس کردن، درک کردن، دریافتن، لمس کردن
مزه پراندنفرهنگ مترادف و متضاد۱. مزهریختن، جوک گفتن، لطیفه گفتن، مزهپراکنی کردن، مزهپرانی کردن، مزه انداختن ۲. شوخطبعی کردن، خوشطبعی کردن
مبرا کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تبرئه کردن، بیگناه تشخیص دادن، بیگناه شناختن ۲. عاری ساختن ۳. منزه ساختن