مزدفرهنگ مترادف و متضاد۱. اجر، اجرت، بهره، پاداش، پاداشن، ثواب ۲. حقالعمل، حقالقدم، دسترنج، کرایه ۳. کارمزد، کمیسیون ۴. جزا، عوض، مکافات ۵. نصیب
مزدورفرهنگ مترادف و متضاد۱. اجیر، جیرهخوار، خودفروخته، عامل، مزدبگیر، مواجببگیر، ۲. عمله، فعله، کارگر ≠ بیکار ۳. سپاهی، سرباز، لشکری