مبرهنفرهنگ مترادف و متضادآشکار، بارز، بدیهی، بین، روشن، مدلل، مستدل، مشخص، واضح، هویدا ≠ ناآشکار، نامشخص، نامبرهن
مبرهن شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ثابت شدن، محقق شدن، مشخص شدن ۲. آشکار شدن، هویدا شدن، واضح شدن، روشنشدن
خاکدان، خاکدانفرهنگ مترادف و متضاد۱. مزبله ۲. دنیا، عالمسفلی، ۳. زمین، ارض، کرهخاکی، جهان ≠ عالمعلوی، ملکوت