مزاجفرهنگ مترادف و متضاد۱. آمیزش، اختلاط ۲. آمیختن، آمیخته شدن ۳. خلق، سرشت، طبع، طبیعت، نهاد ۴. وضعیت سلامتی ۵. طینت، سرشت، خمیره، طبع ۶. وضعیت، حالت ۷. روال، شیوه ۸. خلقوخو، رفتار
ماجرافرهنگ مترادف و متضاد۱. پیشامد، جریان، حادثه، حکایت، داستان، رخداد، رویداد، سرگذشت، قصه، واقعه ۲. داوری ۳. کشمکش، گفتگو ۴. رنجش، رنجیدگی، گلایه، گله ۵. دعوا، مرافعه، جدال، جر
ماجراجوفرهنگ مترادف و متضاد۱. آشوبطلب، بلواطلب، بلوایی، شربهپاکن، شرطلب، غوغاطلب، فتنهجو ≠ صلحجو ۲. حادثهجو، واقعهطلب ≠ سلیم
ماجراجوییفرهنگ مترادف و متضاد۱. آشوبطلبی، بلواجویی، شرطلبی، فتنهجویی، غوغاطلبی ۲. حادثهجویی، واقعهطلبی
طبایعفرهنگ مترادف و متضاد۱. طبیعتها، سرشتها، نهادها ۲. سجایا، خویها ۳. مزاجها، طبعها ۴. طبع، قریحه ۵. چهار عنصر
خلقفرهنگ مترادف و متضاداخلاق، اوقات، خاصه، خصلت، خو، داب، سجیه، شیمه، طبع، طبیعت، طینت، عادت، عریکه، مزاج، مشرب، منش
سرشتفرهنگ مترادف و متضاد۱. آفرینش، خلقت، ۲. آمیزه ۳. اصل، جنس، خمیره ۴. جنم، خلقوخو، خو، ضریبه، ذات ۵. سجیه، سیرت ۶. شمال، طبع، طبیعت، طینت، غریزه، فطرت، جبلت ۷. مزاج، نهاد ۸. خمیرمایه
طبعفرهنگ مترادف و متضاد۱. چاپ، نشر ۲. خو، سرشت، شیمه، منش، نهاد ۳. ذوق، قریحه، شاعری ۴. تمایل، گرایش، رغبت، میل ۵. قریحه، استعداد ۶. طبیعت، مزاج ۷. ذائقه ۸. رغبت، میل ۹. هریک از چهار