معنی مرشد | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

پیر، پیشوا، شیخ، قطب، مردکامل، مقتدا، ولی، هادی، هدایتگر ≠ مرید

۱. آرزو، تقاضا، حاجت، خواهش، غرض، قصد، کام، مقصد، مقصود، منظور، منوی، نیت، وایه ۲. پیر، پیشوا، رهبر، شیخ، قطب ۳. خواسته، مطلوب

کامرواشدن، کامیاب شدن، به امید و آرزوی خودرسیدن، به مقصود رسیدن، حاجتروا شدن، حاجتروا گشتن

۱. مرادده ≠ مرادطلب ۲. کامبخش، کامده ≠ کامطلب

آرزوخواه، حاجتخواه، کامجو، کامطلب

۱. مراد، مرشد ۲. آخوند، معمم، ملا ۳. پیر، سالخورده، کهنسال، مسن ۴. امیر، پیشوا، قاید ≠ شاب

۱. مردکامل، مرشد ۲. مرکز ۳. پیشوا، رئیس، مقتدا، مهتر ≠ مرید

۱. پیرو، هواخواه ≠ مراد، مرشد ۲. علاقهمند، دوستدار، محب ۳. ارادتمند، ارادتکیش