11 مدخل
مرزکشی، تعیین حدومرز
سرحددار، مرابط، مرزدار
سرحدنشین، مرابط
مرابط، مرزبان، مرزدار
مرابط، مرزنشین
سرحددار، مرابط، مرزبان
۱. خانقاه، خوان، کاروانسرا، لنگر، مرزبانی ۲. سواران ۳. بند، رشته، زردپی
۱. راکب، سواره، شوالیه، فارس، مرکبنشین ≠ پیاده ۲. نصب، مونتاژ، تعبیه ۳. مسلط