مردفرهنگ مترادف و متضاد۱. شخص، انسان، بشر ۲. زوج، شوهر، همسر ۳. فحل، نر، نرینه ۴. جوانمرد، غیور ۵. رجل، مرء ≠ انثی، زن ۶. اهل، شایسته، لایق ≠ نااهل، نالایق ۷. جسور، جراتمند ۸. دلیر، ش
ماردفرهنگ مترادف و متضاد۱. سرکش، طاغی، گردنکش، نافرمان، یاغی ۲. بلند، مرتفع ≠ مطیع، بفرمان، رام ۳. پست، کوتاه، کمارتفاع
اسلوبفرهنگ مترادف و متضادراه، روش، رویه، سبک، سیاق، شیوه، طرز، طریق، طریقه، گونه، متد، نحو، نمط، نهج، وضع
روالفرهنگ مترادف و متضادراه، روش، روند، سیاق، سیرت، سیره، شیوه، طریقه، طور، گونه، متد، مشی، منوال، نحو، نمط، نهج، هنجار
سردرگم شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. مردد شدن، دودل شدن ۲. گیج شدن، کلافهشدن ۳. راه گم کردن ۴. سرگردان شدن ۵. کلافه شدن
طریقفرهنگ مترادف و متضاد۱. جاده، راه، سبیل، سلک، صراط، گذرگاه، ممر، معبر ۲. روش، طور، گونه، متد، منوال، نحو، وجه ۳. مذهب، مسلک، نحله ۴. پیشه، حرفه، کار ۵. عادت، خو ۶. راه، نغمه، سرود ۷
پیشوافرهنگ مترادف و متضادامام، حاکم، راهبر، راهنما، رئیس، رهبر، زعیم، سالار، سر، سرور، سردار، سرپرست، سلسلهجنبان، شیخ، عمید، قاید، قدوه، کامل، کلانتر، لیدر، مرشد، مراد، مقتدا، مولا، مهت