مردنیفرهنگ مترادف و متضاد۱. محتضر، مشرفبه موت، مشرف به مرگ ۲. ضعیف، ناتوان، نزار، بیحال ۳. نفله ۴. فناپذیر، زوالپذیر
مردمیفرهنگ مترادف و متضاد۱. آدمیت، انسانیتمردمزادگی ۲. انسانی ۳. مروت ۴. تودهای، خلقی ۵. مردمگرایی، ملی، ملیگرایی ۶. فولکوریک
مردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ارتحال، رحلت، فنا، فوت، مرگ، ممات، موت، وفات ۲. جان باختن، رختبربستن، قالبتهی کردن، درگذشتن، فوت کردن، وفات یافتن ۳. تلفشدن ۴. سقط شدن، نفله شدن ≠ در حیاتبود
مردیفرهنگ مترادف و متضاد۱. رجولیت ۲. جوانمردی، فتوت، مروت، مردانگی ۳. ایستادگی، پایداری ۴. دلیری، دلاوری، شجاعت، شهامت