معنی مدیر | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. اداره کننده، گرداننده ۲. رئیس، سرپرست، مسئول ۳. باکیاست، سیاس، سیاستمدار، شایسته، کاردان، مدبر ≠ بیکیاست

۱. تدبیر، کیاست ۲. ریاست ۳. تمشیت

پشتیبان، حامی، دستگیر، فریادرس، مدافع، پناهدهنده، غوث

حیرانکننده، حیرتانگیز، شگفتانگیز

شگفتانگیز، تعجبآور

۱. آزاد، صاحباختیار، مختار ۲. برگزیده، گزیده، انتخابشده

رئیسه، مدیره ≠ مدیر، رئیس

۱. مدیر، مدبر، کاردان ۲. سیاستمدار، باسیاست ۳. باکیاست

۱. مدیر اماکنمتبرکه، مدیر موقوفه ۲. سرپرست، کارگزار، متصدی ۳. سردمدار

باشهامت، باعرضه، جراتمند، قدرتمند، مدیر ≠ بیجربزه، بیشهامت

۱. سائس، سیاسی، سیاستمدار، مدیر ≠ بیسیاست ۲. سیاستدان، سیاستشناس ۳. حسابگر ۴. حیلهگر ۵. سیاستکننده، تنبیهکننده