مدهوشفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیحال، غشکرده ۲. بیخویشتن، بیخود، بیهوش، محو ۳. حیران، شگفتزده، سرگشته، مبهوت، متحیر ۴. لایعقل
مدهوش شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیخویشتن شدن، بیخود شدن، محو شدن ۲. بیهوش شدن، از هوش رفتن ≠ به هوش آمدن
وحشتزافرهنگ مترادف و متضادترسآور، خوفناک، دهشتآور، دهشتبار، دهشتزا، دهشتناک، مخوف، مدهش، موحش، وحشتآمیز، وحشتانگیز، وحشتبار
وهمناکفرهنگ مترادف و متضادترسناک، خوفآمیز، خوفناک، رعبانگیز، سهمگین، سهمناک، مخوف، مدهش، موحش، مهیب، وحشتافزا، وحشتناک، وهمانگیز، هراسانگیز، هولناک، هولناک