مدبرفرهنگ مترادف و متضادصاحبتدبیر، صاحب اندیشه، بصیر، چارهاندیش، اندیشمند، بادرایت، سیاستمدار، کاردان، مدیر ≠ بیکیاست
مدبرانهفرهنگ مترادف و متضاداستادانه، ماهرانه، هوشمندانه، هوشیارانه، توام باتدبیر، چارهگرانه، اندیشمندانه