مدارافرهنگ مترادف و متضاد۱. اعتدال، تسامح، سعهصدر، مماشات، میانهروی ۲. سازش، ملایمت، رفق کردن ۳. مهربانی، نرمی ≠ قهر ۴. بردباری، تحمل
مدارا کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. نرمی کردن، ملاطفت کردن، مماشات کردن، تسامح کردن ۲. رفق کردن ۳. کنار آمدن، سازش کردن ۴. بردباری کردن، تاب آوردن
مدارفرهنگ مترادف و متضاد۱. دوایر فرضی موازی باخط استوا ۲. مسیر ۳. دور، گرد، پیرامون ۴. حیطه، پهنه ۵. مسیر فرضی حرکت انتقالیسیارات ۶. مسیر جریان (برق والکترومغناطیسی) ۷. مرکز ۸. حلقه ۹.
مادرفرهنگ مترادف و متضاد۱. ام، مام، مامان، ننه، والده ≠ پدر، اب، ابوی ۲. اصل، ریشه ۳. باعث ۴. اصل، منشا، جرثومه
دردناکفرهنگ مترادف و متضادالمبار، الیم، دردآگین، دردآور، دردانگیز، رقتآور، رنجآور، سوزناک، غمانگیز، فجیع، مولم
نجسفرهنگ مترادف و متضادآلوده، آلوده، بینمازی، پلشت، پلید، چرک، چرکین، رجس، شوخ، غیرطاهر، مردار، ناپاک ≠ طاهر