مخلصفرهنگ مترادف و متضاداخلاصمند، ارادتمند، بااخلاص، بیریا، پاک، چاکر، راستین، صدیق، صمیمی، یکدل، یکرو ≠ دورو، ریاکار
مجلسفرهنگ مترادف و متضاد۱. انجمن، پارلمان، جرگه، جلسه، حله، کنگره، لجنه، مجمع، محفل، معشر، نشست ۲. مجلسگاه، نشستگاه، جاینشستن ۳. مجمع درس، مجمع وعظ ۴. محضر، حضرت، پیشگاه ۵. پرده (نمایش
مجلسفرهنگ مترادف و متضاد۱. انجمن، پارلمان، جرگه، جلسه، حله، کنگره، لجنه، مجمع، محفل، معشر، نشست ۲. مجلسگاه، نشستگاه، جاینشستن ۳. مجمع درس، مجمع وعظ ۴. محضر، حضرت، پیشگاه ۵. پرده (نمایش