17 مدخل
۱. موتلف، متحد، موافق، همراه، همرای، هممصلحت، یکدل، یکرای، همعقیده ۲. مصمم
۱. فقیه، فقهدان، عالمفقه ۲. دانشمند، عالم، دانا
متفق، موافق، هماهنگ، همدل، همنوا
موتلف، متفق، هماهنگ، همپیمان، همدل، همراه، همرای، همعهد ≠ متخاصم، مخالف
یکی کردن، متفق کردن، یگانه کردن
شریک، متفق، معاون، معین، همراه