مخابرهفرهنگ مترادف و متضاد۱. اخبار، ارسال، اعلام ۲. خبررسانی ۳. ابلاغ کردن، تلگراف کردن، خبر دادن ۴. پیامی را با تلفن یا تلگرامابلاغ کردن
مخبطفرهنگ مترادف و متضاد۱. آشفته، پریشان، درهم ۲. تباه، فاسد ۳. پریشانعقل، دیوانه، مجنون، پریشانحواس، مخبول ≠ عاقل، سالم
مخبطفرهنگ مترادف و متضاد۱. آشفته، پریشان، درهم ۲. تباه، فاسد ۳. پریشانعقل، دیوانه، مجنون، پریشانحواس، مخبول ≠ عاقل، سالم
صاحبخبرفرهنگ مترادف و متضاد۱. آگاه، مخبر، مطلع ۲. خبرگزار، خبرنگار، منهی ۳. حاجب، معرف ۴. ایلچی، پیک، رسول، سفیر