معنی مختلف الشکل

جست‌وجوی مشابه

جوراجور، گوناگون، گونهگون، متعدد، متفاوت، متنوع ≠ مشابه، همگون

تخلفکننده، خلافکننده، لغزشکار، خاطی، خلافکار، قانونشکن، متخاطی ≠ درستکار

بادبهدست، خراج، گشادهباز، مسرف، ولخرج ≠ مقتصد

۱. پادزهر، پرخیده ۲. حریف، خلاف، دشمن، طاغی، عدو، مدعی، معارض، مغایر، منافی، ناجور، ناموافق، ۳. دگراندیش، اپوزیسیون ۴. نقیض، ضد، عکس ≠ موافق

۱. آشفته، بههمریخته، نابهسامان، بینظم، پریشان، درهم، مغشوش، نامرتب ۲. آهمند، محتاج، نیازمند ۳. خللیافته، دارایاختلال ≠ بسامان

انیفورم، همانند، همسان، همشکل ≠ مختلفالشکل، ناهمسان

الوان، جوراجور، متعدد، متفاوت، متفرق، متلون، متنوع، مختلف، ≠ مشابههمسان

الوان، رنگارنگ، متنوع، مختلف، ≠ مشابه

مختلف، ناجور، نامناسب، ناهمانند، ناهمگون ≠ همانند، همسان

متفاوت، مختلف، ناجور، نامساوی، ناهمگن ≠ یکسان