مختصرفرهنگ مترادف و متضاد۱. انموذج، زبده، گزیده ۲. خلاصه، مجمل، ملخص، موجز، نامشروح ≠ مفصل، مطول ۳. فشرده، کوتاه ۴. حقیر، کوچک ۵. ناچیز، کماهمیت ۶. سردستی ۷. کم، اندک ≠ زیاد، بسیار
مختصر کردنفرهنگ مترادف و متضادکوتاه کردن، خلاصه کردن، تلخیص کردن ≠ مطول کردن، اطناب دادن، طول و تفصیل دادن
مختارفرهنگ مترادف و متضادآزاد، برگزیده، بهین، پسندیده، حر، صاحباختیار، ماذون، مجاز، مخیر، مستقل ≠ مجبور
مهندسفرهنگ مترادف و متضاد۱. فارغالتحصیلرشتههای مهندسی ۲. متخصص ماشینآلات ودستگاههای الکترونیکی ۳. طراح ماشینآلات ودستگاهها و ابزار الکترونیکی ۴. آرشیتکت، معمار