محدودفرهنگ مترادف و متضاد۱. بسته، تحدیدشده، متناهی، محصور ۲. اندک، کم ۳. قصیر، کوتاه ۴. تنگ ≠ بیپایان
محدود کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. مقید کردن، در تنگنا قرار دادن، محدودیت قائلشدن ۲. منحصر کردن ۳. محصور کردن
حریمفرهنگ مترادف و متضاد۱. اطراف، پیرامون، گرداگرد، حرم ۲. مکان مقدس ۳. محدوده، حیطه، قلمرو، مرز ۴. منطقه محافظتشده
دایرهفرهنگ مترادف و متضاد۱. حلقه، گرد، مدور ۲. انجمن ۳. محدوده ۴. اداره، بنیاد، سازمان ۵. دف ۶. چنبر، چنبره
محیطفرهنگ مترادف و متضاد۱. اطراف، پیرامون، دور، محدوده، دوره، گرداگرد ۲. آتمسفر، جو، فضا ۳. آگاه، بااطلاع، مطلع ۴. اقیانوس، دریای بزرگ، قلزم ۵. احاطهکننده، دربرگیرنده ≠ محاط