محجوبفرهنگ مترادف و متضاد۱. باحیا، خجول، سربهزیر، کمرو، شرمگین، شرمناک ۲. پوشیده، محجبه، مستور، نقابدار، ≠ نامحجوب
محبوبفرهنگ مترادف و متضاد۱. جانان، حبیب، دلارام، دلبر، دلدار، دلربا، دلنواز، دوست، شاهد، مطلوب، معشوق، نگار، یار ۲. دوستداشتنی ≠ منفور ۳. وجیه المله
برشمردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. شمارش کردن، شماره کردن، شمردن، حساب کردن ۲. بازگو کردن، بیان کردن، ذکر کردن، باز گفتن ۳. به حساب آوردن، قلمداد کردن، محسوب داشتن
پوشیدهفرهنگ مترادف و متضاد۱. محجب، محجوب، مستور، ملبس ۲. راز، غیب، مستور، مستتر، مضمر، ملبس، ناآشکار ۳. کتم، مبهم، مجهول، مشکل، مکتوم ۴. پنهان، مختفی، مخفی، مکنون، ناپدید، نهان، نهفته ۵.