معنی محبوبه | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. جانانه، دلارام، دلبر، دلبند، دلدار، دلستان، دوست، سوگلی، معشوقه، یار ۲. گل محبوبه، گل شب

۱. جانان، حبیب، دلارام، دلبر، دلدار، دلربا، دلنواز، دوست، شاهد، مطلوب، معشوق، نگار، یار ۲. دوستداشتنی ≠ منفور ۳. وجیه المله

حسن شهرت، شهرت، معروفیت، مقبولیت عام، وجاهت ملی

چادری، حجابدار، محجبه ≠ بیحجاب

آرزم، پرخاش، پیکار، جنگ، حرب، رزم، ستیزه، کشتار، نبرد ≠ صلح، آشتی

۱. احتساب، ارزیابی، حسابداری، شمارش ۲. حساب کردن، شمردن

۱. جانان، محبوبه، معشوقه، یار ۲. تمامعیار، حسابی، کامل

۱. دلدار، محبوبه، معشوقه ۲. همبستر ۳. رفیقه، نشانده، نشئه، نمکرده

دلبر، دلربا، دلنواز، محبوب، محبوبه، معشوق، همدم ≠ دلازار

دلبر، دلبند، دلداده، دلدار، دلربا، محبوب، محبوبه، ، معبود، معشوق، نگار، یار

۱. جانانه، دلبر، دلدار، محبوبه، نگار، یار ۲. رفیقه، فاسق، نشانده ۳. نشمه، نمکرده ≠ عاشق