محابافرهنگ مترادف و متضاد۱. احتیاط، اندیشه، باک، بیم، پروا، ترس، ملاحظه، واهمه ۲. جانبداری، طرفداری، محابات
محاباتفرهنگ مترادف و متضاد۱. یاری کردن ۲. طرفداری کردن، ناحق کردن، جانبداری ناعادلانه کردن ۳. میلبه ناحق کردن ۴. احتیاط کردن، ملاحظه کردن ۵. فروگذاشتن ۶. احتیاط، ملاحظه، پروا
محاجهفرهنگ مترادف و متضاد۱. خصومت، خصومتورزی، دشمنی ۲. استدلال، برهان ۳. جدل، مباحثه ۴. حجت آوردن، دلیل آوردن، استدلال کردن ۵. خصومت ورزیدن
محیطفرهنگ مترادف و متضاد۱. اطراف، پیرامون، دور، محدوده، دوره، گرداگرد ۲. آتمسفر، جو، فضا ۳. آگاه، بااطلاع، مطلع ۴. اقیانوس، دریای بزرگ، قلزم ۵. احاطهکننده، دربرگیرنده ≠ محاط
محابافرهنگ مترادف و متضاد۱. احتیاط، اندیشه، باک، بیم، پروا، ترس، ملاحظه، واهمه ۲. جانبداری، طرفداری، محابات