26 مدخل
۱. پیکره، تندیس، پیکر ۲. نماد، الگو ۳. اسوه، نمونه
بیحرکت ماندن، بیحرکت شدن
پیکرتراش، پیکرهساز، تندیسگر، مجسمهتراش
پیکرتراشی، پیکرهسازی، تندیسگری، مجسمهتراشی
۱. تجسمیافته، جسمیتیافته ۲. مصور
۱. تجسم بخشیدن، متصور کردن ۲. جسمیت دادن
مجسمهساز ≠ نقاش
۱. مجسمهساز، تندیسگر ۲. حجار، سنگتراش
۱. تندیس، مجسمه ۲. بدنه ۳. اساس، زمینه، شالوده ۴. ترتیب، نسق، نظم