7 مدخل
جعبه، صندوق، صندوقچه
اجراکننده، اقدامکننده، عملکننده
قانونگزاری ≠ مجریه
قانونگذار، واضعقانون ≠ مجری
جعبه، مجری، محفظه
۱. بسته، صندوق، قوطی، مجری ۲. تیردان، تیرکش
۱. برپا، برقرار، دایر ۲. بسته، مجری ۳. دلمه، منجمد