مجمعفرهنگ مترادف و متضاد۱. انجمن، باشگاه، پاتوق، جرگه، جمعیت، حلقه، حله، مجتمع، مجلس، مجموعه، محفل ۲. اجلاس، نشست
ماتمفرهنگ مترادف و متضاد۱. پرسه، سوگ، عزا، مصیبت ۲. سوگواری، عزاداری، نوحهگری ≠ عیش، سرور، عروسی ۳. اندوه، غم، غصه، حزن ≠ سرور، شادی
تاراندنفرهنگ مترادف و متضاد۱. دور کردن، طرد کردن، راندن ۲. پراکندن، پراکنده ساختن، متفرق ساختن ≠ مجتمع شدن ۳. فراری دادن، گریزاندن
مجمعفرهنگ مترادف و متضاد۱. انجمن، باشگاه، پاتوق، جرگه، جمعیت، حلقه، حله، مجتمع، مجلس، مجموعه، محفل ۲. اجلاس، نشست
انجمنفرهنگ مترادف و متضادباشگاه، جماعت، جمعیت، حلقه، دایره، کانون، کمیته، کمیسیون، گروه، مجتمع، مجلس، مجمع، محفل، معشر، ملاء، ندوه، نشست
جمعیتفرهنگ مترادف و متضاد۱. سامان ۲. اسباب ۳. ازدحام، انبوه، شلوغی، کثرت ۴. انجمن، باند، جامعه، جرگه، جماعت، جمع، دسته، عده، فرقه، کانون، گروه، مجتمع، مجمع، محفل، معشر، نفوس