متحیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. حیران، حیرتزده، خیره، درمانده، سرگردان، سرگشته، فرومانده، گیج، متعجب، ویلان ۲. سرگشته، واله
متحیر شدنفرهنگ مترادف و متضادحیران شدن، حیرتزده شدن، مبهوت شدن، متعجب شدن، درماندن، فرو ماندن، سرگشتهشدن، حیران ماندن