متکلمفرهنگ مترادف و متضاد۱. خطیب، سخنگو، گوینده، ناطق ۲. عالم کلام، کلامی ≠ مستمع، شنونده ۳. فیلسوف، فسلفهدان
متالم شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. غمگین شدن، ناراحت شدن، دلگیر شدن ۲. دردمند شدن ۳. متاثر شدن، متاسف شدن
سخنگو، سخنگوفرهنگ مترادف و متضاد۱. خطبهگو، خطیب، سخنران، سخنسرا، سخنور، کلیم، گوینده، متکلم، نطاق ۲. گویا، ناطق ≠ اصم