64 مدخل
میانهبالا ≠ بلندبالا، کوتاهقد
۱. میانگین، میانه ۲. معتدل، میانهرو ۳. میانجی، میانگیر
دستبهدامن، متشبث، مستعصم، ملتجی
۱. ملتجی شدن ۲. متشبث شدن، دستبهدامن شدن ۳. واسطه قرار دادن
۱. میانجیگری، وساطت ۲. میانجیگری کردن، وساطت کردن ۳. ازطریق، وسیله
وساطت کردن، میانجیگری، واسطه شدن، وسیله شدن
۱. متوسطالقامه ۲. کوتاهقامت ≠ بلندبالا
۱. توسط، خواهشگری ۲. مداخله، میانجیگری، وساطت ۳. عفوخواهی ۴. التماس، خواهش
حدوسط، متوسط، معدل، میانه
متوسل شدن، تمسک جستن، چنگ زدن، آویختن، دستاویز کردن
متشبثشدن، متوسل شدن، چنگ زدن، گرفتن، آویختن، وسیله قرار دادن