متقابلفرهنگ مترادف و متضاد۱. روبرو، رویارو، محاذی ۲. همراس ≠ متخارج ۳. دوسویه، دوطرفه ≠ یکطرفه، یکسویه
متقبل شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. به گردن گرفتن، به عهده گرفتن، عهدهدارشدن، ذمهدار شدن ۲. پذیرفتن، قبول کردن
ناروفرهنگ مترادف و متضاد۱. متقلب، مکار، نادرست، ناروزن ۲. حقه، حیله، فریب، مکر، ناجوانمردی، نیرنگ ۳. ناراهوار ≠ درستکار
جلبفرهنگ مترادف و متضاد۱. حقهباز، دغل، متقلب، محیل، مکار، نادرست ۲. پست، خوار، دون، زبون، سفله، فرومایه ۳. روسپی، زناکار، غر، فاحشه، قحبه، هرجایی