متفقالقولفرهنگ مترادف و متضادمتفقالکلمه، متفقالرای، همآواز، همزبان، همسخن، همصدا، همکلام، یکدل، یکزبان ≠ ناهمزبان
متفرقفرهنگ مترادف و متضاد۱. پراکنده، تارومار ۲. پاشیده، پخش، پریشان، متشتت ۳. گوناگون، متنوع ۴. منتشر ≠ مجموع