ماتفرهنگ مترادف و متضاد۱. حیران، شگفتزده، گیج، متعجب، حیرتزده، مبهوت ۲. تیره، تار، رنگپریده، رنگرفته، کبود، کدر ۳. شهمات
مبهوت شدنفرهنگ مترادف و متضادبهتزدهشدن، حیران شدن، هاجوواج شدن، مات شدن، شگفتزده شدن، متحیر شدن، متعجب شدن
متحیر شدنفرهنگ مترادف و متضادحیران شدن، حیرتزده شدن، مبهوت شدن، متعجب شدن، درماندن، فرو ماندن، سرگشتهشدن، حیران ماندن