متصرف شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بهچنگ آوردن، به دستآوردن، بهتصرفخود درآوردن ۲. متملک شدن، تصاحب کردن ۳. در اختیار خود درآوردن، در اختیار گرفتن ۴. آرمیدن، همبستر شدن، جماع کردن
تصرف کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بهچنگ آوردن، تصاحب کردن، مالک شدن ۲. اشغال کردن، تسخیر کردن، مسخر کردن، گرفتن، متصرف شدن، صاحب شدن، متملک شدن