متدینفرهنگ مترادف و متضادباایمان، بادیانت، پارسا، خداشناس، دینباور، پرهیزگار، دیندار، مومن، متقی، مقدس ≠ بیدین، نامتدین
سرپرستفرهنگ مترادف و متضاد۱. قیم، متصدی، مسئول ۲. بزرگ، پیشوا، رئیس، سرور، مدیر ۳. راعی، کفیل، مباشر، متولی، وصی، ولی
مامورفرهنگ مترادف و متضاد۱. عامل، کارگزار، وکیل ۲. کارمند ۳. گماشته، مستخدم ۴. متصدی، مسئول ۵. پاسبان، پلیس ۶. فرستاده ≠ آمر