معنی مترقی | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. پیشرو، ترقیخواه ۲. توسعهیافته، راقی، راقبه ≠ عقبافتاده، عقبمانده

۱. خودسران ۲. ستمکاران ۳. نازپروردگان

چشمبهراه، درصدد، چشمانتظار، مترصد، مراقب، منتظر، نگرنده

محتمل، شدنی، منتظره ≠ غیرمترقبه

پاکدامن، پرواپیشه، پروادار، خویشتندار، پرهیزگار، تقواپیشه، خداترس، زاهد، مومن، متورع ≠ فاسق، ناپرهیزگار، نامتقی

۱. برپا، دایر، معمور ۲. پررونق ۳. پیشرفته، توسعهیافته، مترقی ۴. تندرست، سالم ۵. بسامان، منظم ۶. غنی، مرفه ≠ خراب، متروک، ویران ۷. بیرونق ۸. عقبمانده

آباد، توسعهیافته، راقیه، مترقی ≠ عقبمانده

آباد، پررونق، پیشرفته، مترقی ≠ توسعهنیافته، عقبمانده

پیشرفته، توسعهیافته، راقی، مترقی

امیدوار، مترقب، متوقع، منتظر، نگران، چشمانتظار