بعیدفرهنگ مترادف و متضاد۱. پرت، دور، دورافتاده، متباعد ≠ نزدیک، قریب ۲. بیگانه ۳. نامحتمل، غیرمحتمل، مستبعد ۴. باورنکردنی، دورازذهن، دور از انتظار ۵. خلاف، ناروا
دورفرهنگ مترادف و متضاد۱. بعید، پرت، متباعد ۲. مستبعد ۳. جدا، منفک ۴. مهجور ۵. منفصل ۶. بری ۷. دیر ≠ قریب، نزدیک
متفاوتفرهنگ مترادف و متضاد۱. دیگرسان، گوناگون، مباین، متباین، متمایز، مختلف، مغایر، ناهمگون ≠ متشابه ۲. ناهمآهنگ