مبهمفرهنگ مترادف و متضادابهامآمیز، اسرارآمیز، نامشخص، غیرواضح، ناواضح، پوشیده، پیچیده، تاریک، تیره، رمزآمیز، گنگ، مرموز، مشکل، معقد، نامعلوم، مغلق، نامفهوم ≠ بیابهام، روشن، مفهوم، واضح
محکمفرهنگ مترادف و متضاد۱. استوار، بادوام، پابرجا، پایدار، ثابت، سدید، قایم، قرص، مستحکم، مقاوم، مستقر، مضبوط ۲. سخت، سفت، شدید، فشرده، صلب ۳. جزم، راسخ ۴. قانعکننده، متقن، متین، مستدل
محکم شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پابرجا شدن، استوار شدن، پابرجا گشتن ۲. چسبیدن، ثابت شدن ۳. شدید شدن، شدتیافتن