73 مدخل
بذلشده، واگذارشده
۱. دادن، بخشیدن، عنایت کردن، بذل کردن ۲. صرف کردن، به کار بردن
بخشیدن، دادن، واگذار کردن، مبذول کردن
۱. حلشده ≠ حلال ۲. آب، مایع
فحوا، مضمون، مفاد، مفهوم، مصداق ≠ دال، صورت
معلول، ناقصاندام، ناقصالخلقه ≠ سالم
عقبافتاده، معلول، ناقصاندام، ناقصعضو
۱. افسرده، ملول ۲. دلتنگ ۳. بیحوصله
افلیج، زمینگیر، معلول