مبالغه کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. زیادهروی کردن، تندروی کردن، افراط کردن، اغراق کردن ۲. کوشش بسیار کردن، جهد بسیار کردن ≠ تفریط کردن
بزرگ کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بارآوردن، پرورش دادن، پروراندن ۲. تربیت کردن ۳. تروخشک کردن، مراقبت کردن ۴. آگراندیسمان کردن، مبالغه کردن، مهم جلوه دادن، اغراق کردن
محاجه کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. استدلال کردن، مباحثه کردن، حجت آوردن ۲. جدل کردن، بگومگو کردن ۳. خصومت ورزیدن، دشمنی کردن