مادگیفرهنگ مترادف و متضاد۱. ماده بودن، تانیثبودن، مونث بودن ≠ نرینگی ۲. اندام مادهگلوگیاه، عضوتولیدمثل گلوگیاه ۳. جادکمه، جاتکمه
مادیفرهنگ مترادف و متضاد۱. پولپرست، پولدوست، پولکی، مالپرست، مالدوست ۲. خسیس، مقتصد، ممسک ۳. مادهگرا، ماتریالیست، مادیگرا ۴. مادنژاد ۵. عنصری ۶. جرمانی، جرمدار، جسمی، جسمانی، هیولانی ≠
سادگیفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیآلایشی، بینقشی ۲. بیرنگی، بیغلوغشی، پاکی ۳. زودباوری، سادهلوحی، پخمگی ≠ رندی ۴. سادهدلی، بیریایی، ۵. بساطت ۶. آسانی، سهولت
مجردفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیزن، تک، تنها، عزب، غیر متاهل، فرد، منفرد، یالقوز، یالغوز، یکه ≠ متاهل ۲. جریده ۳. انتزاعی، ذهنی ≠ عینی ۴. برهنه، عریان ۵. گوشهگیر، گوشهنشین ۶. انفرادی ۷. ص
ماتریالیستفرهنگ مترادف و متضاد۱. مادهگرا، مادی، دهری، مادهانگار، پیرو مکتب اصالت ماده ≠ ایدهآلیست ۲. متاله